پیمان گرامی: عمل نقاشانه به عنوان کنش و بستری برای رشد ایده یا ترفندی سبکی و شماتیک؟ به عنوان مسیری برای گریز از ایدهی استعلایی یا جذابیتی برای پنهان کردن نابهجاییهای تاریخی؟ در نقاشی شهریار احمدی با دوگانهای روبرویی که مجال هر نظارهای را از ما میگیرد چرا که هر سوی این دوتایی، ضرورت سوی دیگر را زیر سؤال میبرد: عمل نقاشانه از یک سو و تمثالهایی با ریخت و شمایل نقاشیهای سنتی ایران از سوی دیگر. این دو شاخصه نه در رابطهای دیالکتیک که در حال دوئل با هماند. در دوئل، مرگ و حیات در وضعیتی یکه و تغلیظ شده از ترکیبات اضافه و وصفی بروز میکند، و اینگونه امکان هر گفتوگو از بین میرود. دوئل یعنی چیز سومی در میان است که هر یک از دوطرف، مایل به تصاحب تام و کامل آن است. در اینجا آن چیز سوم اگر مخاطب فرض شود، پایان این دوئل با شلیک همزمان این دوگانهی منگ بر چشمان او همراه است.