برای اجرای علیرضا امیرحاجبی واژهی «زیبا» را بهکار میبرم. زیباییشناسی (عکسالعمل متناسب ذهنیتی آنی)، بهوضوح در این اجرا قابل درک بود. به آرامی شروع به تراشیدن موهای بدن خود کرد که حدود سه ساعت به طول انجامید. خود میگوید دوست داشته موهای تن را استعارهای از تعلق خاطر به دنیا در نظر بگیرد و آن را با اخلاص از وجود خود جدا کند. اجرا قابلیت آن را داشت که علاوه بر دیده شدن، در قالب فیلم و عکس هم ثبت شود و از معدود اجراهایی بود که قابلیت تکرار نداشت و همین «یکبارگی»، به حفظ اصالتاش کمک میکرد. بدن هنرمند به درستی و تناسب، وسیلهی بیان هنری او شده بود. اما در این میان نکتهای هم بود: همکار و شریک اجرای او با لباسهایی مبدل، مشغول حرکاتی موزون و سماعگونه و تئاتری شده بود که تأثیر مثبتی بر این اجرا نداشت هرچند کل اجرا و رعایت ستونهای اصلی آن–پیکر، مخاطب، زمان و مکان–این چند دقیقهی «تئاترگونه» را جبران میکرد.