«دیوار سلاح بزرگی است.» بَنکسی
آیا جغرافیای شهر، مرزها و محدوده های خود را مرهون همین سلاح بزرگ نیست؟ باید از خود بپرسیم که آیا دیوارها از زندگی یکایک ما موقعیتی تمثیلوار نیافریدهاند؟ و چهگونه معماری هزارتویی را ساختهاند که نهایتاً ما را از افراد و یا جمعهای دیگر جدا میکند؟ و اینکه چرا غالباً دیوارها در پس تابلوها و قاب عکسهای زیبا پنهان میشوند؟ گرافیتی علیرغم کارکرد زیباشناسانهاش که وحشت لُختی این دیوارهای موحش را تخفیف میدهد، اینجا کارکردی دیگر مییابد. هنرمند در این اثر، مشخصاً آن چیزی که در پشت دیوار پوشیده میمانده را در مقابل چشم همگان میگذارد؛ گویی دیوارها گذشته از جدا کردن انسانها، چنین صحنههای غمافزا و نامطبوعی را نیز در خود پنهان میکنند، اما برای او، دیوار، این سلاح بزرگ، یک کاغذ سفید بیانتهاست تا به قول خودش «نکته»ای را اعلام کند و این صحنهها را دیگربار به یاد همگان آورد: انسان غوطهور در درد و رنج. Black Hand در اینجا، این سلاح بزرگ را برای یادآوری رنج انسانی، برای یادآوری انسان به انسان به کار میگیرد.