سپهر خلیلی: هنگامی که تابلوهای نوکتورن (شبانه) ویسلر در لندن به نمایش گذاشته شد، جان راسکین، منتقد معروف، کار ویسلر را این چنین زیر سؤال برد: «پاشیدن قوطی رنگ بر چهره‌ی مردم». هرچند عصری که رفته‌رفته به سمت انحطاط زیبایی‌شناسی ویکتوریایی سوق پیدا می‌کرد، چندان به نوآوری‌های ویسلر در خلق فضا و رنگ‌پردازی او آری نمی‌گفت، اما به هر تقدیر امکان به نمایش در آمدن این نوآوری‌ها را فراهم ‌کرد. در این اثر که گویی به سبک ساده‌پردازی‌های نقاشان شرق دور به تصویر در آمده است، پل چوبی بر فراز رود تیمس دیده می‌شود و در گوشه‌ی سمت چپ آن کورسوی نوری از پنجره‌های کلیسای قدیمی چلسی قابل رؤیت است. قایق و قایق‌ران در پهنه‌ی رود، در لابه‌لای مه به چشم می‌خورند. «شبانه‌»های ویسلر همچون باقی نقاشی‌هایش اغلب با رنگ‌های غالب اثر نامگذاری می‌شدند در پی به تصویر در آوردن یک مفهوم‌اند: مفهوم شب، که توأمان تفکر و ماخولیا را به حرکت در‌می‌آورد، مفهومی که برای انتقال‌اش باید گستردگی و بیکرانگی‌اش را متجلی کرد و این کار بی‌پاشیدن شب بر روی بوم حاصل نخواهد شد. و شاید از این نظر، توصیف خصمانه‌ی راسکین چندان هم بی‌ارتباط نبوده نباشد.