مرجان تاجالدینی: یکی از مشخصههای بارز نقاشیهای بهمن محصص که میتوان امضای آثار او هم دانست، «پسزمینه» است. در مصاحبه با مجلهی آرش میگوید: «متن تابلو در کارهای من یک ستارالعیوب نیست، بلکه همان اندازه مهم است و گویایی دارد که آنچه در پلان اول دارد». در تمام نقاشیهایش یک بسترسازی ابتدایی در پسزمینه دارد؛ بستری غالباً دو یا چندپاره؛ چنانکه گویی محلهای تلاقی آسمان و دریا و ساحل، پارههای پسزمینه را میسازد. محصص زادبوم و زیستگاهش دریاست. کشوری را هم برای زندگی انتخاب میکند که دریا بخش مهمی از طبیعتاش است: ایتالیا. اگرچه خود معتقد است «هرنوع انتساب به هر محلی از دنیا اتفاقی است»، اما تصویر دریا را بدون شک باید در ناخودآگاهش جستوجو کرد (فرضی که خودش تأیید میکند). بهعلاوه در مصاحبهای دریا را گسترهی بیانتهای بیمرزی میداند پر از سؤال و ترس. درست مثل زندگی. میگوید از فضای بسته میهراسد. در اتاق دربسته نمیتواند باشد. این فوبیا به نقاشیهایش هم راه یافته. در فیلم «فیفی ازخوشحالی زوزه میکشد» نقاشی را «نشان دادن نامحدود در فضای محدود» میداند، و چیزی وسیعتر و نامحدودتر و بیمرزتر از دریا سراغ نداشته برای نشاندن در پسزمینه. پسزمینه که ساخته میشود—که خود به تنهایی اثری است کامل—فیگورها را در پوستهی دیگری به کار اضافه میکند. فیگورها چنان در پوستهای جدا از پسزمینه قرار دارند که گویی مجسمههایش را بر پسزمینه مینشاند. با دیدن فیگورهای بهمن محصص سخت نیست دیدن اینکه خالقشان مجسمهساز توانایی هم هست.