زرتشت رحیمی: در میان نقاشی‌های بهمن محصص به تجربه‌هایی برمی‌خوریم که گاهی از وجه شناخته‌شده‌ی او بسیار دور است؛ مثل این نقاشی انتزاعی که شباهت عجیبی با کارهای جکسن پالاک و دکونینگ دارد و از نظر زمانی هم با فاصله‌ای چند ساله از دوران اوج جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی پدید آمده است (۱۹۶۶). به نظر می‌رسد تأثیرگذاری گسترده و شوروهیجان پدید آمده از این جنبش محصص را متأثر کرده است، اویی که این تأثیر‌گذاری و درک شدن برایش چنان اهمیتی دارد که در بازگشت‌اش به ایران پس از انقلاب و فهمی که از تنهایی‌اش پیدا می کند بسیاری از آثارش و از جمله تعداد زیادی از همین مجموعه نقاشی‌های انتزاعی‌اش را نابود می‌کند. می‌توان این‌طور هم برداشت کرد که نمی‌خواسته کسی آن بخشی از آثارش را ببیند که «او» نیست و این تجربه‌ها را در جهت ساختن همان پرسوناژ تاریخی انجام داده که از آن سخن می‌گوید.