زروان روحبخشان: مینوتور در اسطورههای یونان، هیولایی با سر گاو و بدن انسان است. در اين اثر با نيمتنهای از مينوتور مواجهيم كه، به سياق پيكرهای نقاشی كلاسيك، از پشت مصور شده و از كمر چرخيده و دستهايش پنهان است و چهرهی سهرخ و جهت نگاهش به ماست. اين مينوتور در زمينهای سرد، خاكستری و تقريباً تخت قرار گرفته است. رنگ سبزـ زرد بدن او در هالهای از خاكستری گرفتار است و سطح پوست زمخت وی پر است از لكههای خراشگونهای به رنگ قرمزـ قهوهای. حالت چهرهاش سرد و بیروح و اندكی عصبانی است؛ من نمیدانم زخمها آزارش میدهند يا آزردهخاطر از اين است كه اينگونه خسته و زخمی در برابر ما قرار گرفته!؟ يا شايد هيچ كدام اينها نيست. انگار اين مينوتور كه در تاريخ، بارها توسط خدايان كشته شده، حالا دیگر تسلیمِ سرنوشت خويش و سرشت تلخ بشر شده است و از تلاش برای رهايي دست كشيده، بیرمق و خسته در انتهای جهان ايستاده و تنها به نگاهی تلخ بسنده كرده است. (مقايسه كنيد با «غول»، اثر فرانسيسكو گويا.)