چه حسی خواهی داشت اگر بدانی تجربه‌ی شهری‌ که تکرار هر روزه‌ی صداها و تصاویرش آزارت می‌دهد و یا آن‌قدر بهشان عادت کرده‌ای که دیگر آزارت هم نمی‌دهد، آن‌قدرها هم تجربه‌ی یگانه‌ای نیست. تجربه‌ی عمومی زیستن است در یک کلان‌شهر، اگرچه با وجود تفاوت‌ها و شباهت‌هایی. برای وداد فامورزاده، که ساکن استرالیاست، نخستین هفته‌های اقامت در آن کشور به رویارویی تجربه‌های زیسته‌اش در تهران و سیدنی گذشته است. او این رویارویی را بیشتر در تقاطع‌های خیابان‌ها یافته. در این تقاطع‌ها صداهایی را شنیده که بیش از هرچیز بر حضورش در شهر تأکید می‌کنند. آدم‌هایی که از کنار هم می‌گذرند و با سرعت پی مقصدشان می‌روند، بی‌آن‌که توجهی به هم داشته باشند. آدم‌هایی که در انتظار اتوبوس هستند. در صف یا نشسته بر صندلی ایستگاه، احتمالاً مشغول ور رفتن با گوشی موبایل. بیگانه با هم. تهران یا سیدنی، تفاوتی ندارد. شاید فقط یک‌جا صف‌ها منظم‌تر از دیگری باشد. فامورزاده صداهای شهر را ضبط کرده و در فضای گالری برای مخاطبان پخش می‌کند. هم‌زمان بازدیدکنندگان آلبومی را مقابل‌شان می‌بینند که صفحات سمت راست آن با نوشته‌هایی پر شده (بعضی فارسی و بعضی انگلیسی)، و صفحه‌ی سمت چپ عکسی از تهران یا سیدنی را نشان می‌دهد و تأکیدی هم ندارد که کدام عکس مربوط به کدام شهر است. با ورق زدن آلبوم، عکس صفحه از طریق ویدیو پروژکتوری که بر آن می‌تابد، تغییر می‌کند. به این ترتیب مخاطب، رویارویی تهران و سیدنی را هم‌زمان از سه طریقِ نوشته، تصویر و صدا درک می‌کند.