فوتوکلاژی که در آن ازعکس های خانوادگی خود هنرمند الهام گرفته شده، سعی دارد تا آدم را با موضوع هویت درگیر کند. او با کنار هم قراردادن اجزایی کوچک و شاید سمبولیک و درنهایت شکل دادن کارش در قالب پرچم سه رنگ ایران قصد دارد تا پای هویت ملی را هم وسط بکشد. او با این ترکیب بندی درکارش انگار به ما می‌گوید که “خانواده” جایی برای ادامه ی حیات او بوده است. جایی که در آن زندگی، امید، عشق، قدرت، وظیفه و در نهایت حتی مرگ را تجربه کرده است. شاید او می خواسته زندگی شخصی خودش را بی درنگ در مقابل چشمان ما قرار می دهد تا به ما بگوید که در کنار تجربیات گوناگون شخصی همه ما متعلق به یک خانواده‌ی بزرگتر و یک هویت مشترک هستیم. اما قضاوت در مورد اینکه چقدر موفق بوده را به شما واگذار می‌کنم. قرار دادن فتوکلاژ روی جعبه‌ی نور جنبه‌ی عمومی‌تری به کار می‌دهد که من آن را دوست دارم. خوب بود با بقیه کارهایش هم همین کار را می‌کرد!