aa

علیرضا رضایی:‌ قسمی از هنرمعاصرمان که شامل تولیدات اندکی هم نیست بر مبنای یک گفتمان آشنای علوم اجتماعی شکل‌ می‌گیرد: «تقابل سنت و مدرنیته». در حقیقت این مفهوم با فرم آشنای التقاطی‌گری همچون نعشی است که عده‌ای حول آن چرخ می‌زنند و نصیبی می‌برند. کار در این زمینه آن‌قدر تکرار شده که می‌توان دستورالعملی مشخص برای محصولات‌شان نوشت: شما باید یک وضعیت فرهنگی قابل رؤیت را «بازنمایی» کنید؛ یعنی چیزی را که همه می‌دانند دوباره بهشان نشان دهید! شما یک هنرمند مستقل هستید؛ مثلا برای دستگاه‌های دولتی کار نمی‌کنید اما این لزوما به معنای استقلال از عقاید و فهم عامه نیست. پس کارتان را حتا برای مخاطب کُند ذهن قابل فهم کنید. اجازه دهید مخاطب تصمیم بگیرد که کار «بانمک» است یا «انتقادی». ایماژهای متضاد را با هم مخلوط کنید؛ کمی «المان‌های تصویری بومی» اضافه کنید. همه چیز را به سطح اولیه معنایی تقلیل دهید و صفحات تخت و همسطح را کنار هم ردیف کنید. جای نگرانی نیست. نقاشی دیگر اصالتی ندارد و تخیل فردی و جمعی توسط «بسته‌های فرهنگ رسانه‌ای» منکوب شده؛ پس تا می‌توانید مرز بین کنش نقاشانه و ایماژهای فرهنگی را محو کنید و «پشت موضوع سنگر بگیرید». چرا باید به «امر زیبا» فکر کرد در حالی که می‌توان تصویری «خوشگل» کشید؟ مخاطبِ معتدل و زیرک، شما را درک خواهد کرد؛ همه پس از مدتی از سروکله زدن با مفاهیم دشوار و کنکاش‌های فرمال و مخاطب سخت‌گیر خسته می‌شوند؛ پس مخاطب عامی و خریدار عادی را از دست ندهید! در یک طرف سنت را دارید و در سوی دیگر مدرنیته را؛ حاصل جمع‌شان می‌شود پست مدرنیته (حالا شما صاحب سبک‌اید). از آن‌جا که این کارها هنر نیست و گزاره‌های قابل‌فروش جامعه‌شناختی است، نماد سنت می‌شود زن قاجار و نماد مدرنیته ایماژهای غربی. پس نیازی نیست که کارها در زمینه تاریخی هنرِ مدرن قابل بررسی باشند. هنرمدرن به دشواری معنایش را افشا می‌کرد و زیر لایه‌های فرمال و تکنیکال اثر در برخورد با زمینه‌های نهادی و تاریخی هنر معنا را همچون سنگواره‌ای ارزشمند می‌درخشاند. اما معنا برای شما زائده‌ی برجسته و دستمالی‌شده‌ای است که روی تابلو آویزان شده. از خیر تفکیک جزئیات حسی و مفهومی بگذرید؛ کلیشه وجود دارد که از فکر و احساس معاف شویم. روز افتتاحیه به پایان رسیده و شما هم سطری به رزومه‌تان افزوده‌اید و هم جزو جریانی هنری هستید. هر نقدی نسبی است، حتا این یادداشت و هیچ‌چیز قدرت فهم عامه و بازار را ندارد. خوشحال باشید و به مجموعه بعدی فکر کنید.