باوند بهپور: نمایشگاه اخیر عماد بیش از هر چیز اهمیت استادکاری را نشان میداد. اینکه استادکاری چه طور هنوز (و بلکه اساساْ) زیربنای فضای سفید مدرن است. عماد، به یک معنی، تقاطع دارش است و تناولی. در یولونیتهای جعبههایی امروزی (که خودش به صورتی ساختگی ساخته بود و برچسب زده بود) اشیائی بلااستفاده را به دقت تراشیده و قرار داده بود که ادای مفید بودن درمیآوردند و طنزی محجوب دارند. این بار زیبایی یونولیتهایی را میدیدی که معمولاْ پس از خرید کالا فوراْ کنارشان میگذاری تا به خود شیء برسی. غالباْ حاشیه هستند این بار متن. کارهای عماد با همهی زیبایی که دارد، به واسطهی حذف کارکرد، مجبورت میکنند که به چشم «هنر زیبا» نگاهشان کنی و خوشبختانه از این بابت شرمی ندارند. فقط هنگامی که عبارت «محصول ایران برای صادرات» را با حروف فانتزی روی جعبهها میبینی به خودت میگویی کاش عماد سعی نمیکرد کارهایش را به «زیور» مفهومی بیاراید. در صورت فعلی به اندازهی کافی زیبا و معقولاند. هنرمندی داریم که کارش را درست انجام میدهد و به ظریفترین ارتعاشات حواساش حساس است.