تابلوهای بزرگ، مربعی‌شکل و بدون قابِ رضا عنصری، همیشه چشم و ذهنِ مرا به بیرونِ کادر هدایت می‌کنند. این خروجِ از قاب را حس جستجوگری مخاطب باعث می‌شود. در اغلب کارهایش «نشانه» و «ارجاع» را به کار می‌گیرد: فرم‌شان، مفهومی بودن را القا می‌کند اما در مورد این که این مفهوم چه می‌تواند باشد ارجاعات درست و سالمی ارائه نمی‌کند. این نشانه‌ها فقط و فقط برای خودِ هنرمند روشن هستند و برایش اهمیتی ندارد که مخاطب کارهایش را فرم‌هایی بی‌معنا بشمارد

در منظر مخاطب، کارهای عنصری کارهایی فرمالیستی‌اند که گاهی خود به زبان آمده، می‌گویند: «ما کارهایی فرمالیستی هستیم.حتماً ما را ببینید. البته در عین حال کارهایی مفهومی هم هستیم، اما نمی‌دانیم چه مفهومی!»

من ضعف کارهای عنصری را صرفاً در عدم توجه به نشانه‌ها و کاربرد آن‌ها و ضعفِ ارجاعات می‌دانم.