هومی بابا استاد زبان انگلیسی و مدیر مرکز علوم انسانی دانشگاه هاروارد در مورد این عکس جلال سپهر در مقدمه‌ی «عکاسی اکنون ایرانیان» این‌ها را نوشته است که به عنوان یادداشت نمایشگاه به دیوار آویخته شده بود. چون این‌ها را هومی بابا نوشته محدودیت ۱۵۰ کلمه‌ای در موردش اعمال نمی‌کنیم. البته شما هم حوصله نمی‌کنید تمامش را بخوانید. درباره‌ی خودِ این نوشته به مثابه «اثر» اینجا نوشته‌ام:

آب و فرش‌های ایرانی اثر جلال سپهر. او فرش‌های ایرانی را بر سطح دریا شناور می‌سازد هم‌چون قالیچه‌ی پرنده‌ای که ناگهان بر امواج فرود آمده باشد. در تصویر دیگری قایق موتوری قرمز‌رنگی در فضای میانی عکس گردش می‌کند چونان که می‌خواهد فرش و امواج را از هم جدا سازد. فرش تزئینی در تقابل با قاب مینیمالیستی آب بیکران نهاده شده است. دو نظم مؤثر زیبایی‌شناختی—طبیعت و موضوع—باز هم برش می‌یابند. کادربندی شده و چاپ می‌شوند به شکلی که رابطه‌ی تازه‌ای میان تصاویر خلق می‌شود. تصاویری که به آن‌ها طبیعت می‌گوییم در کنار تصاویری که به آن‌ها فرهنگ می‌گوییم قرار می‌گیرند و گویی سطوحی از یک نمایش هستند که در انتظارند به یکدیگر مرتبط شوند. آن چه موجب می‌شود که این دو عنصر را در کنش با یکدیگر دریابیم عنصر سومی در قاب است:‌ قایق موتوری که در کسری از ثانیه فورانی از آب را به دنبال خود می‌پراکند که نشانی از پویایی کوتاه زمان این ترکیب‌بندی است. رابطه‌ی بین فرش سنتی و آب ابدی و قایق تفریحی کنایه‌ای است از دوگانگی فرهنگی زندگی مدرن که به گونه‌ای تقریباً سوررئالیستی به تصویر کشیده شده است. درون این بینش و در ورای آن لذت نابی قرار دارد که هنرمند آن را بدین‌گونه توصیف می‌کند. لحظات تازه، تضاد رنگ کیفیت متنوعی را خلق می‌کند و موجب می‌شود فرش‌ها بر روی آب برقصند.»