سپهر خلیلی: پرچم آمریکای جانز پاسخ گفتن او به یک فانتزی است: رؤیای آمریکایی که این چنین چروکیده و چرکین شده است؛ رؤیایی که خود جانز آن را دید و صبح روز بعد آن را تولید کرد: کشیدن پرچم آمریکا، بر روی سطوح روزنامه، با رنگدانههای مومی که سطحی چرکین به کارش میدهد. شاید بهظاهر چیز چندانی نتوان دربارهی این اثر گفت، اما مسئله در همین پاسخ گفتن به رؤیا نهفته است. وجه شمایلنگاری اثر او آنچنان بارز است که پرچم با شمایل قدیسان مسیحی برابری میکند. همین خصلت آیکونیک، میتواند جنبههای شوخ و مطایبهگون اثر او را نیز آشکار سازد؛ چیزی چنین چرکین که گویی زنگاری از کهولت و غبار بر آن سایه انداخته است اما همچنان رنگهای پرخاشگرانه خود را متجلی میسازد. از همین رو میتوان گفت، جانز همچون بسیاری دیگر از هنرمندان پاپ که ایدهی خود را از دل عمومیترین ابژهها بیرون میکشیدند، چیزی بسیار دمدستی را تصویر میکند، اما در نهایت همین تصویر وجوهی آیرونیک دارد که نسبت خود را با کلیت هنر و در واقع سنت آیکونوگرافیک به شوخی میگیرد، و در عین حال محصول وی، یعنی اثر او، در سطوح خود کیفیاتی را آشکار ساخته که در بطن همین پرچم از زندگی روزانه و عمومی مردم خبر میدهد (استفاده از روزنامه). جانز هنرمندی است که سطوحی آبستن سطوحی دیگر میآفریند، که نه به شکلی معماگون و معجزهوار بل به صورتی هجوآمیز از هم خارج میشوند.