سپهر خلیلی: آشوب رنگها و فرمها؛ فقر نقاشی. در کار نوید فرد فقر نقاشی هم در رنگها و هم در ترکیببندی کاملاً مشهود است. ترکیببندی مثلثی اثر، در اینجا گویی به تثلیث مسیحی و پربارترین مفهوم در آن یعنی رنج و رنج کشیدن پهلو میزند. هر قسمت از این ترکیببندی را یک فیگور رنجور به خود اختصاص داده است. تونالیتهی محدود رنگها، سکون سوژههای نقاشی که با ضربهها، تاشها و سرازیر شدن رنگ هم نمیتواند حرکتی را القا کند، هر آنچه تصویر شده گویی تنها برای به آشوب کشیدن رنگهای فقیر بوده است، برای سرازیر کردن رنگها، حرکت بازیگوشانهای که تنها در حد یک حرکت بازیگوشانه باقی میماند، آن هم در یک نقاشی ضعیف، بیهیچ عدول و تخطیگری، بیهیچ نوآوری و ابتکاری. دمدستیترین شکل ترکیببندی برای القاء رنج، بیآنکه به رنج پرداخته شود و رنج را تصویر کند.
یک رسالت انتقادی: در انبوههای از آثار تجسمی ضعیف، ساده از کنار هر کار ضعیفی گذشتن به انبوهسازی این آثار کمک میکند. باید کیفیت این آثار را مشخص کرد، بیهیچ واهمهای.